ناامیدی و نداشتن نگرش مثبت و امیدوارانه، ضمن از بین بردن تلاشهای هدفمند آدمی، یکی از موضوعاتی است که تضعیف سلامت روان انسان را سبب میشود. در روانشناسی مثبتنگر، اعتقاد بر آن است که سازههایی همچون ناامیدی، میتواند به ایجاد انواع بیماریها منتهی گردد. از این رو در یکی دو دههی اخیر، روانشناسان در پرتو نظریهای به نام نظریهی امید، با تمرکز بر تفکر امیدوارانه به درمان افسردگی پرداختهاند. از سویی دیگر، با توجه به تأثیر جهانبینی هر فرد در زدودن انواع بیماریها، نمیتوان از نقش دین در زدودن ناامیدی غافل ماند.
پژوهش حاضر درصدد است به روش تطبیقی ضمن بررسی ناامیدی در نظریه اسنایدر و بازیابی آن در مفاهیم قرآن، به میزان هم پوشانی این دو حوزه در تبیین موضوع فوق دست یابد و در پایان بدین نکته راه یافته که در تطبیق ناامیدی در دو حوزه فوق، مشترکات بیش از مفترقات است و یافته های بشری، بسیار شبیه داده های وحیانی است و چون علم اساساً بیان هستها و نیستهاست، از این رو ارتباط با معنویت در بیان ارزشها و بایدها و نبایدهای آن، نقش بسیار مؤثری در مقابله با ناامیدی دارد. البته جهت قضاوت درباره اثربخشی بیشتر یا کمتر، مطالعات تجربی و عینی لازم است.
ارسال نظر در مورد این مقاله