بررسی زمینه‌ها و عوامل عقل گرایی میان مفسران خراسان بزرگ

نوع مقاله : پژوهشی

نویسندگان

چکیده

تفسیر قرآن - در دوره‌هایی که بر خود دیده - با گرایش‌ها و روش‌های گوناگون صورت گرفته است. تفسیر عقلی (اجتهادی) یکی از دو نوع عمدۀ تفسیر قرآن است که زمان دقیق آغاز شدنش را نمی‌توان باز گفت. این نوع تفسیر از میانۀ سدۀ دوم هجری شکل گرفت و درون مایۀ آن را عقل و اجتهاد می‌ساخت. این جریان، بازتابِ مبانی معرفتی‌ای مانند باورهای مذهبی آن روزگار، پیشرفت‌های علمی - فرهنگی آن دوران، و غیر معرفتی مانند حکومت و سیاست آن عصر بوده است.
در پاره‌ای از نوشته‌های تفسیری با تعبیراتِ مختلفی مانند مکاتب تفسیری، مناهج تفسیر، مدارس تفسیر، اتجاهاتِ تفسیر و الوان تفسیر روبه رو می‌شویم که هر یک به فراخور موضوعِ پژوهش به روشن کردنِ گوشه ای از این دانشِ اسلامی پرداخته‌اند. ما در این نوشتار می‌کوشیم تا با بررسی تاریخی و جغرافیایی خراسان بزرگ، زمینه‌ها و عواملِ گرایش ِمفسران این دیار را به تفسیر عقلی روشن سازیم؛ مفسرانی که کاری بزرگ کرده، علم تفسیر را از یکنواختی و تک ساحتی بودنش (تفسیر اثری) بیرون آورده و به پویایی و شکوفایی رسانیدند.
در این نوشتار با بیان دو نمونه از خراسانیان که از عقل گرایی در تفسیر نهراسیده و به این کار برجسته و بی پیشینه دست یازیده‌اند، در صدد یافتنِ زمینه های عقل گرایی در خراسان بزرگ شدیم. رواج فقهِ ابوحنیفه در خراسان، گذر جاده ابریشم از خراسان و خرد جویی موالی به عنوان دلایل این عقل گرایی بیان شده است.

کلیدواژه‌ها


CAPTCHA Image