ظاهر آیات قرآن از آفرینش شش روزه آسمانها و زمین سخن میگویند اما علم جدید روند شکل گیری اجرام آسمانی و زمین را در بازه های زمانی طولانی مدّت دانسته و شکل گیری جهان را در مدّت زمانی معادل چند روز معدود نمیپذیرد. بدینسان بسیاری از قرآنپژوهان معاصر، از فهم ظاهرگرایانه و مشهور مفسران کهن - مبنی بر آفرینش آسمانها و زمین در مدت زمانی معادل شش روز متعارف - عدول کرده و تعبیر «ستّه ایّام» را به شش دوران و مرحله تأویل نمودهاند. در این میان، این راهکار هم در خور نظر است که در فضای علم نمیتوان برای توضیح پدیدههای طبیعی به امری خارج از طبیعت ارجاع داد و مداخله یک نیروی غیبی برتر، قابل پیش بینی و محاسبه نیست در حالی که بنیان بیان قرآن بر حضور و مداخله بی قید و شرط یک نیروی غیبی برتر و متعالی نهاده شده است. بدینسان چون نظرگاه دینی، به پیش فرضهای بسته علم محدود و مقیّد نیست، به نتایج محاسبات علمی هم لزوماًٌ مقیّد و ملزم نخواهد بود و میتواند بر آن شود که در این زمینه نیروهایی فرا حسّی دخالت نمودهاند. با این همه در عصر کنونی، دانش تجربی محترمتر و معتبرتر از آن است که با چنین تحلیلی بتوان نتایج و داده های آن را نادیده گرفت و در واقع چنین نگاهی، بر تصوّر تقابل قرآن و علم، مهر تصدیق و تثبیت میزند. در نتیجه اگر قرار بر اختیار یک قول افتد، تأویل «سته ایام» به شش زمان و دوران، یگانه قول تعیّن یافته و مرجّح جلوه میکند.
ارسال نظر در مورد این مقاله