مسئله قوامیت مردان بر زنان در آیه 34سوره نساء، از جمله مباحث قرآنی است که شبهات و سوالات بسیاری پیرامون کارآمدی آن مطرح شدهاست؛ بهطوری که برخی آن را تاریخمند و مربوط به عصرنزول یا قابلتغییر در زمانحال دانستهاند و عدهای نیز ثبات این حکم را به اجرای علل ذکر شده در آن؛ یعنی توانایی و مدیریت مرد در زندگی و عهدهداری هزینههای زن، مشروط نمودهاند. پرواضح است این نوع نگاه نسبت به آیه و لغو و تعطیلی حکم آن، در تغایر کامل با ابدی و ازلیبودن همه آموزههای قرآنکریم است. بنابراین در پژوهش حاضر، با روش توصیفی-تحلیلی نشان دادهشد که برداشتهای نادرست قرآنپژوهان از این آیه و تفسیر آن به افضلیت و برتری مردان بر زنان، در نتیجه حاکمکردن روایات سببنزول برفهم آیه، حاصل شدهاست. همچنین با استفاده از آیات و میزان و معیار قراردادن خود قرآنکریم، این برداشت حاصل شد که این آیه به صورت موکّد، به مردان دستور میدهد که به علت تفاوتهای تکوینی که خداوند در وجود آنها قرار داده و همچنین بیشتر بودن اموالشان که از تفاوت تشریع سهمالارث در مردان و زنان حاصل شده، تکیهگاه و حامی زنان باشند. به این ترتیب علل مذکور در آیه، غیرقابل تغییر و دائمی و در نتیجه، حکم قوامیت نیز غیرقابل تغییر، دائمی، و کارآمد برای همیشه خواهد بود.
ارسال نظر در مورد این مقاله