قرآن آخرین کتاب آسمانی است که هدایت بشر را تا پایان تاریخ به عهده دارد. تحول مستمر زندگی بشر و مطرح شدن نیازهای جدید، بهرهگیری از این هدایت الهی را به ضرورتی همیشگی مبدل ساخته است. در خصوص چگونگی بهرهگیری از هدایت قرآن برای نسلهای پس از عصر نزول آن، در میان دانشمندان اسلامی اختلاف است. عدهای بر این باورند که الفاظ قرآن معانی ثابت و متعینی دارند و به هیچ روی نمیتوان معانی الفاظ قرآن را گسترش داد و عدهای بر این باورند این کار شدنی است. این مقاله با بهرهگیری از ساختارگرایی به عنوان رویکرد تحلیل متن و با ارایه راهکارهایی از قبیل: گسترش معانی (با تکیه بر کنایه، استعاره، مجاز، تعریض و امثال آن)، تقطیع و ایجاد معانی جدید، رمزگذاری ظاهر و باطن، طرح سطوح ساختارگرایانۀ معنا، گفتمان هرمنوتیکی با متن، طرح الگوی جامع و سایر موارد مشابه، گسترش معارف قرآنی را امری ممکن و معقول دانسته و با استفاده از روایات و نظرات مفسران، آن را تأیید نموده است. مشروح راهکارها و مستندات آنها را باید در مقاله جست و جو کرد.
ارسال نظر در مورد این مقاله